آموزش صلح در افغانستان: مطالعه تطبیقی ​​کتب درسی منازعات و مدارس پس از درگیری

حافظا یزدانی ، نامزد دکترای مرکز ملی مطالعات صلح و درگیری ، دانشگاه اوتاگو ، نیوزیلند 11 سپتامبر 2017

چکیده

افغانستان برنامه های درسی مختلف آموزشی را برای حمایت از سیاست های دولت های مختلف در تاریخ آموزش شکل گرفت. کتب درسی مدرسه افغانستان در حمایت از رژیمهای متناوب یا دولتها طی سالهای 1979 تا 2002 منتشر شده است. از سال 2003 تا 2014 ، دولت جمهوری اسلامی افغانستان ، با حمایت آژانسهای کمک کننده بین المللی ، برای تغییر جهت آموزش به سمت صلح ، فارغ از مداخله سیاسی و طرفداری. هدف از این تحقیق ارزیابی این رویکردهای مختلف آموزش از طریق بررسی طیف وسیعی از کتابهای درسی مدارس از منظر آموزش صلح است. توصیف موجود از سه هدف اصلی آموزش صلح در زمینه های مشخص شناخت خشونت ، حل منازعات بدون خشونت و ایجاد محیطی برای صلح مثبت (Standish 2016) منجر به یک چارچوب نظری برای تجزیه و تحلیل کتب درسی مدارس ، با استفاده از تجزیه و تحلیل محتوا شد. به عنوان روش تحقیق از تجزیه و تحلیل محتوای کیفی دستورالعمل به عنوان روش تحقیق استفاده شده است. این تجزیه و تحلیل نشان می دهد که کتابهای درسی افغانستان طی سالهای 1980 تا 2002 برای حمایت از عقاید سیاسی خاص تحت دو رژیم حزب کمونیست خلق افغانستان (PDPA) و گروههای جهادی اسلامی یا مجاهدین استفاده می شده است. از طرف دیگر ، كتابهای درسی كه طی سالهای 2003 تا 2014 تحت دولت جمهوری اسلامی افغانستان (AIRG) تهیه شده اند ، راهی برای رسیدن به اهداف آموزش صلح بوده است. تجزیه و تحلیل تحقیق نشان می دهد که کتابهای درسی مدارس که از سال 1980-1994 در مدارس مورد استفاده قرار می گرفتند حاوی اطلاعات کمتری در رابطه با آموزش صلح بودند و دارای اطلاعاتی بودند که به وضوح به نفع حزب سیاسی حاکم و با نفوذ بود و از آموزش غیر مسالمت آمیز و در بعضی از مناطق حمایت می کرد آموزش جنگ.

این تجزیه و تحلیل داده های تحقیق نشان می دهد که وزارت معارف افغانستان برای آموزش دانش آموزان به سمت صلح پیشرفت کرده است ، اما فرصت هایی برای تقویت بیشتر محتوای آموزش صلح در کتاب درسی در این کشور وجود دارد.

یافته های این مطالعه به اعتبار نظریه آموزش صلح در اجرای عملی در یک کشور شکننده کمک می کند. تجزیه و تحلیل کتب درسی مدارس فعلی در افغانستان نشان می دهد که دانش آموزان تا حدودی برای صلح آموزش می بینند. ادغام اطلاعات مربوط به آموزش صلح در كتاب درسی مدارس تلاشی است برای توانمندسازی دانش آموز به سمت صلح پایدار در این كشور.

معرفی

"آموزش یکی از مهمترین ابزارها برای رشد انسانی و ابزاری است که نسلهای متوالی ارزشها ، دانش و مهارتها را برای سلامتی و ایمنی شخصی خود و همچنین برای توسعه سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی در آینده ایجاد می کنند. این یکی از دلایل تأکید جهانی بر دستیابی به آموزش ابتدایی جهانی ، رایگان و اجباری است »(اسمیت و همکاران 2001 ، 17). به طور کلی پذیرفته شده است که عملکرد آموزش برای انتقال دانش و مهارت از نسلی به نسل دیگر مثبت و اساسی است (Durkheim1956؛ UNESCO 1996؛ Bajaj، Belinda 2009) ، اما محققان همچنین استدلال می کنند که آموزش و پرورش نیز می تواند نقش منفی داشته باشد ، به ویژه در مناطق درگیری (Davies 2010؛ Jeaniene 2005؛ Smith et al. 2001). دانشمندان بحث در مورد نقش آموزش در ایجاد یا حفظ تعارض را آغاز کرده اند (LeThanh 1999؛ Davies 2010؛ Jones 2008؛ Jones 2009؛ Jeaniene 2005؛ Smith et al. 2001). دیویس در مورد کارکردهای مختلف آموزش در شرایط درگیری بحث می کند ، یا از منافع سیاسی به نفع منازعه حمایت می کند و یا برعکس صلح را بدون پیام آسیب می رساند. وی استدلال می کند که تعارض از طریق بازتولید وضعیت موجود می تواند حفظ شود ، اما همچنین کتب درسی و برنامه های درسی می توانند به صلح کمک کنند (دیویس 2010). در یک منطقه درگیری ، گروه های سیاسی سعی می کنند از سیستم آموزشی استفاده کرده و دانش آموزان را به عنوان منابعی برای گفتگو یا اقدام بر خلاف ایدئولوژی های مخالف آموزش دهند. جانیان استدلال می کند که "وقتی ایدئولوژی در ذهن جوانان القا شد ، نمی توان با پایان جنگ به سادگی" خاموش "کرد (Jeaniene 2005 ، 204).

افغانستان سابقه طولانی درگیری و دستکاری سیستم آموزشی خود توسط قدرت های داخلی و خارجی را برای اهداف سیاسی دارد (Jeaniene 2005). از سال 1979 تاکنون ، این کشور دارای دو نقش آموزش ، منفی و مثبت بوده است. از سال 1979 تا 2002 ، افغانستان چندین رژیم مختلف قدرت را تجربه کرده است ، که هر یک بر سیستم آموزش کشور ، به ویژه برنامه درسی مدارس مسلط شده اند. ، برای انعکاس ایدئولوژی سیاسی ترجیحی آن ، و کتابهای درسی مدارس برای ارائه اطلاعات ترجیحی برای دانش آموزان استفاده شده است (Husham 2015).

بین سالهای 1979 و 1997 ، افغانستان تحت کنترل دو حزب اصلی مخالف بود: دولت (حزب دموکراتیک خلق افغانستان یا PDPA) که کنترل بیشتری در شهرها داشت و جهاد اسلامی مخالف[1] گروهی که در سطح استان فعال بودند (هوشام 2015).

وزارت معارف افغانستان ، با حمایت متخصصان اتحاد جماهیر شوروی ، ایدئولوژی کمونیست را در برنامه درسی آموزش ، کتب درسی مدارس و برنامه های آموزش معلمان ادغام کرد. آنها معتقد بودند که یک تغییر اساسی در زمینه آموزش در روند یک انقلاب دموکراتیک در کشور مهم است و بنابراین دانش آموزان اطلاعات زیادی درباره عقاید و اصول کمونیستی دریافت می کنند. به همین ترتیب ، گروه های مقاومت از مدرسه و م institutionsسسات آموزشی به عنوان تبلیغ استفاده كردند و مردم را به پیوستن به گروه های جهادی اسلامی ترغیب كردند. گروه های مخالف ، با حمایت ایالات متحده ، کتب درسی مدارس را نیز منتشر کردند که پیام های خشونت آمیز علیه دولت افغانستان مورد حمایت شوروی را منتشر می کند. كتابهای درسی مدرسه همه در مورد مجاهد بودن بود[2] و استفاده از سلاح ، سلاح گرم و کشتار (بایزا 2015 ؛ آدل 2009 ؛ کامگر 2002). به عنوان مثال ، "كتابهای درسی ریاضی شامل س questionsالاتی از این قبیل است: اگر سه مجاهد به 3000 گلوله احتیاج دارند ، 2 مورد به 2000 گلوله احتیاج دارند ، 9 مجاهد به چند گلوله نیاز دارند؟" (برنامه درسی موقت 1987 ، درجه 8 به نقل از جونز آدل 2009 ، 115). از سال 1978 تا 1992 ، افغانستان دو جریان آموزش متناقض را تجربه کرد. دولت یک برنامه آموزش ویژه را پخش می کرد که اطلاعات سیاسی ترجیحی را به دانش آموزان در مناطق تحت کنترل خود پخش می کرد ، و در همان زمان گروه های جهادی اسلامی برنامه های ویژه آموزش ضد شوروی و ضد PDPA را در مناطقی که در کشور کنترل می کردند ، اجرا کردند. در مدارس پناهجویان افغان در پاکستان (کامگر 2002). به دنبال مجاهدین ، ​​طالبان کابل را تحت کنترل خود گرفتند و از سال 1997 تا 2002 کنترل کشور را در دست گرفتند. در این دوره ، بخش آموزش در افغانستان تقریباً خراب شد و مدارس دخترانه تعطیل شد. برنامه درسی آموزش زبان مقاومت را پشتیبانی می کند ، و هدف سیاسی جهاد و خشونت را تقویت می کند (جونز 2009).

پس از شکست طالبان در سال 2001 ، آموزش و پرورش در افغانستان ، به عنوان یک کشور پس از جنگ ، مرکز توجه دولت جدید ، دولت جمهوری اسلامی افغانستان و جامعه جهانی بود که وعده حمایت کامل خود را از بازسازی کشور. سیستم آموزشی به عنوان یکی از زمینه های اصلی نیاز به حمایت برجسته شد. وزارت معارف افغانستان با حمایت سازمانهای بین المللی جهت تعلیم و تربیت را کاملاً تغییر داده و برنامه درسی و کتابهای درسی جدید مدارس متعهد به آموزش صلح ، اتحاد ، حقوق بشر و دموکراسی را تدوین نمود. در كتابهای درسی جدید مدارس پیام های صلح گنجانده شده بود و از ارجاع به جنگ پاك شده بود (جونز 2009 ؛ جیانین 2005).

هدف این مطالعه بررسی و ارزیابی کتب درسی مدارس است که در مدارس سه رژیم مختلف کمونیستی / شوروی ، مجاهدین و دولت جمهوری اسلامی افغانستان از سال 1979 تا 2014 مورد استفاده قرار گرفته است ، با تمرکز بر میزان اهداف اصلی آموزش صلح در کتابهای درسی مدارس تازه توسعه یافته بین سالهای 2004 و 2014. این مطالعه به سوالات خاص زیر پرداخته است:

  • آموزش صلح در کتاب های درسی در افغانستان تا چه اندازه منعکس شده است؟
  • آموزش صلح در کتب درسی مدارس در افغانستان چگونه منعکس می شود؟
  • اهداف آموزش صلح چگونه می تواند به صلح پایدار در جامعه پس از جنگ کمک کند؟

آموزش صلح

آموزش وسیله ای است که دانش ، ارزشهای فرهنگی و رفتار آن نسلی به نسل دیگر منتقل می کند (اسمیت و همکاران 2001 ؛ باجاج و چیو 2009). آموزش صلح به عنوان یک برنامه آموزشی با هدف حمایت از رشد تفکر ، احساس ، دانش و مهارت در حمایت از صلح ، با فعالیت های برنامه ریزی شده برای هدایت افراد و گروهها ، منظم است (Salomon 2004). آموزش صلح دانش آموزان را در زمینه حل تعارض ، درک پویایی درگیری و مهارتهای ارتباطی برای مدیریت روابط صلح آمیز توانمند می سازد (هریس 2004 ؛ جانسون د و جانسون تی 2010). دانش آموزان در مورد دیدگاه های اجتماعی ، تصمیم گیری ، حل مشکلات اجتماعی ، مذاکره با همتایان ، مدیریت تعارض ، ارزش گذاری برای تنوع و مهارت های مقاومت اجتماعی و ارتباطات م learnثر یاد می گیرند آموزش صلح به طور کلی به عنوان سیاست آموزشی ، برنامه ریزی ، تعلیم و تربیه و آگاهی بخشی ، مهارت ها و ارزش ها در جهت صلح مثبت تعریف می شود (باجاج و چیو 2004).

آموزش صلح هم یک فلسفه است و هم یک فرایند: این فرایند به افراد با مهارت ، نگرش و دانش برای ایجاد جهانی امن و ایجاد یک محیط پایدار قدرت می بخشد. جنبه فلسفی دانش عدم خشونت ، عشق و عطوفت و روابط هماهنگ را فراهم می کند (سالومون 2004 ؛ کستر 2010 ؛ هریس و موریسون 2013).

به گفته کاترینا استندیش ، "آموزش صلح سه هدف اصلی را در پیش گرفته است - شناخت خشونت ، حل تعارض بدون خشونت و تلاش برای دستیابی به نتایج منطبق بر صلح مثبت" (Standish 2016، 20). محور اصلی آموزش صلح ، ظرفیت سازی ، توسعه دانش و مهارت ، حل تعارض ، رشد نگرش های شخصی و احترام به حقوق بشر و فرهنگ مثبت ارزیابی ارزش صلح است. در حالی که این جنبه های کلیدی در اکثر برنامه های آموزش صلح مشترک است ، اما آموزش صلح در جهان گسترش یافته است و اشکال مختلفی به خود گرفته است. (هریس 2009). برنامه های آموزش صلح با توجه به زمینه محلی و نیازها و خواسته های جمعیت محلی ، با محتوای متنوعی در کشورهای مختلف اجرا شده است (Ardizzone 2001).

گابریل سالومون اظهار داشت که اگرچه برنامه های آموزش صلح در سراسر جهان در حال انجام است ، اما تحقیقات و ارزیابی برنامه برای حمایت از این فعالیت ها کم بوده است. آموزش صلح در عمل انجام شده است ، اما اغلب به طور سیستماتیک مورد مطالعه قرار نمی گیرد ، به ویژه در مناطق درگیری (Salomon and Nevo 2001). بسیاری از برنامه های مداخله آموزش صلح در سطح جهانی بدون اینکه مورد تأیید تحقیق قرار گیرند ، آغاز و اجرا می شوند. (هریس و موریسون 2013). دیوید و راجر همچنین تأیید می کنند که "آنچه که وجود ندارد ، برنامه های آموزش صلح بر اساس نظریه های معتبر با تحقیق است که می تواند در رویه های عملیاتی عملی شود" (Johnson W and Johnson T 2010، 223). این بدان معنی است که مفهوم آموزش صلح با اجرای برنامه هایی در سراسر جهان برای بخش آموزش به خوبی پذیرفته شده و معنی دار است. با این حال ، هنوز تحقیقات لازم برای تایید این موضوع وجود دارد. این مطالعه تطبیقی ​​محتوای کتابهای درسی دوره های مختلف به طور کلی به ادبیات آموزش صلح کمک می کند ، و یک مطالعه موردی از کاربرد آموزش صلح در یک کشور درگیر را ارائه می دهد ، و همچنین شامل شمول آموزش صلح به عنوان یک استراتژی برای صلح - در حالتی شکننده است

روش تحقیق

تجزیه و تحلیل محتوا به عنوان روش تحقیق برای تجزیه و تحلیل کتب درسی مدرسه انتخاب شده است. این روش به عنوان مطالعه علمی و سیستماتیک محتوای ارتباطات ، شامل کتاب ها ، اسناد ، نامه ها ، دفتر خاطرات ، مقالات روزنامه ها ، داستان ها ، پیام ها و برنامه های رادیویی و تلویزیونی و نمادها توصیف می شود. (Krippendorff 2004 ؛ بوون 2009 ؛ برگ 2012 ؛ وبر 1990). این روش همچنین به عنوان "تکنیکی برای استنباط با شناسایی سیستماتیک و عینی ویژگیهای مشخص درون متن" تعریف شده است (نوئندورف 2002 ، 10). این روش تحقیق به ویژه برای تجزیه و تحلیل منابع ثانویه داده مناسب است (هریس 2001) ، و شامل هر دو روش کمی و کیفی است. این کار بر روی تعداد کلمات متمرکز است ، که به آن ویژگی های کمی می بخشد ، و در عین حال معانی کلمه را بررسی می کند تا زمینه فرهنگی تولید متن را فراهم کند و به آن ویژگی های کیفی می بخشد. معمولاً ، تجزیه و تحلیل محتوا به عنوان یک تکنیک تحقیق ، به چندین مرحله برای مدیریت متون و استفاده از این مراحل به عنوان ابزاری برای طراحی یک تحلیل مناسب متکی است (Krippendorf 2004؛ Neuendorf 2002). Krippendorf این مراحل را که باید از متون به نتایج پیش برود ، شناسایی کرد: انتخاب واحد تجزیه و تحلیل ، طبقه بندی و کدگذاری مجدد ، ترسیم استنباط و بررسی روایی و پایایی (Krippendorf 2004 ، 83). این مراحل مهم همچنین به عنوان یک سیستم کدگذاری تجزیه و تحلیل محتوا توصیف می شود که محقق را در مورد چگونگی پردازش داده ها به سمت یک نتیجه یا پاسخ به سوالات تحقیق راهنمایی می کند (هریس 2001 ، شانون و هسیه 2005).

این مطالعه برای بررسی معنای متن از تحلیل محتوای کیفی استفاده کرده است. سه هدف اصلی آموزش صلح در مناطق متمایز شناخت خشونت ، حل منازعات بدون خشونت و ایجاد محیطی برای صلح مثبت چارچوب توسعه دسته ها و سیستم کدگذاری این تحقیق است (Standish 2016).

داده های تحقیقاتی این پروژه شامل مجموعه ای از كتب درسی مدارس تحت سه دولت مختلف است: كمونیست / شوروی ، مجاهدین و دولت جمهوری اسلامی افغانستان از 1978 تا 2014. شش كتاب درسی مدارس (كتابهای درسی به زبان دری و جبر 4 نفره)th طبقه) در زیر این سه دولت داده های خاص برای این تجزیه و تحلیل است. موضوعاتی که در برنامه درسی هر سه رژیم قرار دارد شامل مطالعات اسلامی ، زبانها ، ریاضیات ، علوم طبیعی ، مطالعات اجتماعی ، مهارتهای زندگی ، هنرها ، کارهای عملی و آموزش فن آوری و تربیت بدنی است (چارچوب برنامه درسی افغانستان 2003). در دسترس بودن کتابهای درسی مشترک در هر سه رژیم محدود بود. دستیابی به این موارد بسیار دشوار است. با این حال ، تهیه کتب درسی از دو موضوع مختلف از هر رژیم دولتی امکان پذیر بود ، بنابراین اینها داده های این مطالعه را تشکیل می دهند: ادبیات دری و جبر. این تضاد بین یک موضوع هنری و یک موضوع علمی را ایجاد می کند. دری نامی است که در افغانستان برای زبان فارسی استفاده می شود و در ایران به فارسی معروف است. بنابراین داده های تحقیق در مجموع شامل شش کتاب درسی است که از هر دوره دولت دو کتاب درسی دارد.

منطق انتخاب زبان دری و جبر

زبان دری

  • زبان دری یکی از اصلی ترین دروس در مدارس از کلاس 1 در دبستان تا کلاس 12 در دبیرستان در افغانستان برای سه رژیم بوده است. بنابراین این موضوع نمایانگر بخش عمده ای از برنامه درسی مدارس در طول تحصیل همه کودکان است (وزارت معارف افغانستان 2017).
  • آموزش زبان دری منعکس کننده فرهنگ و ارزشهای اجتماعی ملت است و متون مربوط به اهمیت رفتارهای اجتماعی و اخلاقی را شامل می شود. به عنوان نمونه ، اهمیت احترام خانواده ، احترام به دیگران در جامعه مانند همسایگان ، احترام به بزرگترها به عنوان یک ارزش فرهنگی ، رفتار خوب اجتماعی و صداقت ، صداقت و اعتماد به عنوان ارزشهای اجتماعی و فرهنگی از عناوین درسی است که در این مقاله آورده شده است. کتاب درسی موضوع (چارچوب برنامه درسی افغانستان 2003). این موضوع برای بررسی چگونگی تلفیق آموزش صلح در این کتاب درسی مناسب است.
  • زبان دری به عنوان یک موضوع یکی از کتابهای اصلی درسی است که در آن دولتهای افغانستان (کمونیست / شوروی و مجاهدین) پیامهایی را برای حمایت از ایدئولوژی خاص خود در آن گنجانده اند (بایزا 2015) این موضوع برای تحلیل چگونگی تغییر محتوای دولت فعلی برای ارتقا promote صلح مناسب است.

جبر

  • جبر همچنین یکی از دروس اصلی مدرسه از کلاس 1 در دبستان تا کلاس 12 در دبیرستان در افغانستان است. بنابراین این موضوع همچنین نماینده برنامه درسی مدارس است (وزارت معارف افغانستان 2017).
  • جبر با فرمول اعداد و شمارش سروکار دارد ، اما متن های کوتاه کتاب های جبر برای پشتیبانی از یک ایدئولوژی خاص استفاده می شود. به عنوان مثال ، در دوران حکومت مجاهدین ، ​​کتابهای درسی شامل س questionsالاتی از این قبیل بود: اگر سه مجاهد به 3000 گلوله ، 2 گلوله به 2000 گلوله احتیاج دارند ، 9 مجاهد به چند گلوله نیاز دارند؟ " (برنامه درسی موقت 1987 ، درجه 8 به نقل از جونز آدل 2009. 115). شایان ذکر است که چگونه این محتوای موضوعی در کتاب درسی جدید تغییر می یابد و به محتوای عاری از علاقه مندی تبدیل می شود.

دلیل انتخاب کتابهای درسی کلاس 4

سیستم مدارس افغانستان از کلاس 1 به کلاس 12 می رود. به این دلایل کلاس 4 انتخاب شد.

  • من می خواستم اطلاعاتی را كه كودكان افغان در ابتدای تحصیل در اختیار آنها قرار می دهند بررسی و تأمل كنم. آموزش زبان دری با فرهنگ و ارزشهای اجتماعی جدایی ناپذیر است و باید ارزیابی شود که آیا در آموزش این ارزشها بازتابی از اهداف آموزش صلح وجود دارد یا خیر. کلاس 1 تا 3 برای تمرکز بر محتوا کمی زود است ، بنابراین کلاس 4 برای این موضوع انتخاب شد.
  • در جبر ، مشخص شد که در دوران رژیم مجاهدین ، ​​دانش آموزان نسبتاً زود در کلاس 4 ، دانش آموزان باید با محاسبات استفاده از تسلیحات درگیر شوند (بایزا 2015 ؛ آدل 2009 ؛ کامگار 2002) از آنجا که این یک یافته جالب بود با توجه به اهمیت ویژه برای آموزش صلح ، تصمیم گرفته شد متن های جبر برای کلاس 4 در سه دولت مورد بررسی قرار گیرد تا ارزیابی تطبیقی ​​انجام شود.

توسعه دسته ها

طبقه بندی براساس این سه عنصر اصلی انجام می شود: شناخت خشونت ، تغییر درگیری غیر خشونت آمیز و صلح مثبت. صلح مثبت شش عنصر دارد. پیوند صلح ، رفاه ، عدالت اجتماعی ، ذهن جنسیتی ، مسئولیت زیست محیطی ، پیشگیری ، بنابراین در کل هشت عنصر طبقه بندی وجود دارد.

ضبط یا کدگذاری

محتوای شش کتاب درسی مدرسه مورد مطالعه قرار گرفته و بر اساس تعریف عناصر آموزش صلح ، متن های مربوطه به شرح زیر ضبط شده است. جملات یا پاراگراف های کتاب های درسی منتخب که دارای اطلاعات زیر عناصر خاص زیر هستند ضبط شدند

  • شناخت خشونت (اعمال عمدی که صدمه می زند و صلح مثبت را تهدید می کند).
  • تحول درگیری غیر خشونت آمیز (دانش ، ارزش ها ، مهارت ها و رفتارهایی که درگیری را بدون خشونت تغییر می دهند).
  • پیوند صلح (روابط مثبتی که با مهربانی و همدلی مشخص می شود).
  • تندرستی (سلامتی فردی ، و احساس مسئولیت نسبت به سلامتی خود و دیگران).
  • عدالت اجتماعی (حضور برابری و حقوق بشر).
  • ذهن جنسیتی (آگاهی از زن و مرد به عنوان یک انسان برابر یا اینکه انسانها زن و مرد با نقشهای برابر را تشکیل می دهند).
  • مسئولیت اکولوژیکی (تعامل مثبت و ارتباط انسان با منابع طبیعی و محیط زیست).
  • پیشگیری (مهارتها و فنون حل تعارض بدون خشونت یا قبل از بروز خشونت.

بررسی اعتبار و قابلیت اطمینان

تجزیه و تحلیل محتوا قابلیت اطمینان و روایی را به عنوان اعتبار عنوان می کند. در تجزیه و تحلیل محتوا ، اعتبار با یک تعامل علمی مداوم و شامل مشاهده طولانی مدت افزایش می یابد (Standish 2016). ایالت شانون و هسیه ، "اعتبار را می توان از طریق فعالیت هایی مانند رفع اشکال از همسالان ، درگیری طولانی مدت ، مشاهده مداوم ، مثلث بندی ، تجزیه و تحلیل مراقبت منفی ، کفایت ارجاع و بررسی اعضا ایجاد کرد" (Shannon and Hsieh 2005، 1280). تعامل طولانی مدت با داده های تحقیق به من کمک کرده است تا از اعتبار تحقیق در این تحقیق اطمینان حاصل کنم. من داده های تحقیق (شش کتاب درسی منتخب مدرسه) را سه بار به طور جامع و برای اهداف برنامه نویسی خوانده ام. من برای اطمینان از کدگذاری دقیق ، سه بار کتابهای درسی را با مکث زمانی مرور کرده ام. من مراحل کدگذاری را آزمایش کرده و دوباره آزمایش کردم. من بعد از گذشت مدتی کتابهای درسی را برای بار دوم و سوم خوانده ام و سپس داده ها را دوباره کدگذاری کرده ام.

یافته ها

یافته ها در سه بخش اصلی ارائه شده است. اول ، یافته های تجزیه و تحلیل داده ها مربوط به کتاب های درسی دولت جمهوری اسلامی افغانستان برای موضوعات زبان دری و جبر. بخش دوم یافته های تجزیه و تحلیل داده ها را از کتاب های درسی به زبان دری و جبر تحت حزب دموکراتیک خلق افغانستان (رژیم کمونیستی / شوروی) ارائه می دهد. بخش سوم شامل یافته های کتاب های درسی برای زبان دری و جبر برای کلاس 4 در دولت اسلامی افغانستان (رژیم مجاهدین) است.

بخش اول

تجزیه و تحلیل کتاب های درسی دولت جمهوری اسلامی افغانستان برای زبان دری و جبر نشان داد که آموزش صلح تا حدی با موضوع زبان دری ادغام شده است. با این حال ، کتاب درسی جبر اشاره بسیار محدودی به مباحث مربوط به آموزش صلح دارد.

کتاب درسی زبان دری ، متعلق به سال 2011 ، شامل شش اشاره به خشونت ، چهار اشاره به تغییر درگیری بدون خشونت ، چهل و هفت اشاره به بهزیستی ، پانزده اشاره به پیوند صلح ، دوازده عدالت به عدالت اجتماعی ، پانزده اشاره به مسئولیت اکولوژیکی و سه مورد به ذهنیت جنسیتی . در مجموع ، 102 منبع مربوط به هشت عنصر آموزش صلح وجود دارد.

این تجزیه و تحلیل نشان می دهد که کتاب جبر مورخ 2011 به سه عنصر آموزش صلح اشاره بسیار محدودی دارد و این ارجاعات مربوط به دو ارزش صلح مثبت است. در کل شش منبع وجود دارد (6 = N). پنج مورد در مورد بهزیستی و یکی به ذهنیت جنسیتی ، اما هیچ اشاره ای به شناسایی خشونت ، عدم خشونت یا چهار ارزش صلح مثبت وجود ندارد: پیوند صلح ، عدالت اجتماعی ، مسئولیت زیست محیطی و پیشگیری.

بخش دوم

تجزیه و تحلیل کتاب زبان دری و جبر مدرسه تحت حزب دموکراتیک خلق دولت افغانستان (رژیم کمونیستی / شوروی) ارجاعات اندکی به هفت عنصر آموزش صلح دارد.

در کتاب زبان دری از سال 1984 ، از حزب دموکراتیک خلق افغانستان ، یک اشاره به شناسایی خشونت ، سه اشاره به عدم خشونت ، پانزده اشاره به پیوند صلح ، یازده اشاره به رفاه ، دو اشاره به عدالت اجتماعی ، منابع مربوط به ذهن جنسیتی و یک اشاره به مسئولیت زیست محیطی ، اما هیچ اشاره ای به پیشگیری ندارد. در کل ، 32 منبع مربوط به هفت عنصر آموزش صلح وجود دارد. این کتاب فقط یک اشاره به مسئولیت زیست محیطی دارد و هیچ اشاره ای به پیشگیری ندارد. بیشتر منابع جملات کوتاه هستند. با این وجود ، کتاب درسی جبر ، مورخ 1982 ، حاوی هیچ مرجعی نبود که به هیچ یک از هشت عنصر آموزش صلح مربوط باشد.

بخش سوم

موضوعات زبان دری و جبر برای کلاس 4 برنامه درسی مدرسه تحت دولت اسلامی افغانستان (رژیم مجاهدین) شامل موارد بسیار محدودی به عناصر آموزش صلح است. کتاب درسی جبر هیچ مرجعی در رابطه با محتوای آموزش صلح ندارد.

کتاب درسی زبان دری به تاریخ 1991 تحت رژیم مجاهدین بیست و چهار مورد بهزیستی ، سیزده اشاره به عدالت اجتماعی ، یک اشاره به پیوند صلح دارد ، اما هیچ اشاره ای به شناسایی خشونت ، خشونت جنسی ، مسئولیت اکولوژیکی یا پیشگیری ندارد. در مجموع سی و هشت منبع مربوط به سه عنصر آموزش صلح وجود دارد.

بحث

محتوای کتاب درسی زبان دری به عنوان بخشی از برنامه درسی فعلی مدارس برای کلاس 4 (دولت جمهوری اسلامی افغانستان) هر هشت عنصر آموزش صلح را که در چارچوب نظری این مطالعه تعریف شده است ، پوشش می دهد. این بدان معنی است که این کتاب درسی تا حدودی با هدف آموزش صلح مطابقت دارد. برخی از محتوای متن اطلاعات کافی در مورد برخی از عناصر آموزش صلح را نشان می دهد. به عنوان مثال ، یک درس کامل درمورد مسئولیت زیست محیطی و سه درس[1] در مورد رفاه ، توجه به آموزش صلح را در برنامه درسی نشان می دهد. با این حال ، منابع کمی در مورد ذهنیت جنسیت ، شناسایی خشونت و تغییر درگیری بدون خشونت وجود دارد. ذهنیت جنسیتی به عنوان یکی از عناصر مهم آموزش صلح ، اما در مقایسه با پنج عنصر دیگر صلح مثبت (پیوند صلح ، رفاه ، عدالت اجتماعی ، مسئولیت اکولوژیکی و پیشگیری) به اندازه کافی پوشش داده نشده است. این کتاب درسی فقط سه جمله مربوط به ذهن جنسیت دارد. علاوه بر این ، تعداد اندکی از ارجاعات مربوط به شناخت خشونت و تغییر درگیری های غیر خشونت آمیز در کتاب درسی زبان دری از AIRG نشان می دهد که پوشش ناکافی برای ساخت صلح وجود دارد ، حتی در دوره ای که بیشترین تأکید بر آموزش صلح بوده است.

کتاب جبری تحت دولت جمهوری اسلامی افغانستان شامل س questionsالاتی برای تمرین دانش آموزان است ، فرصتی را برای ادغام جنبه های آموزش صلح در محتوای کتاب درسی فراهم می کند ، اما این کتاب درسی فقط چهار منبع مختصر در رابطه با بهزیستی و عنصر ذهنیت جنسیتی دارد صلح این بدان معناست که وزارت معارف افغانستان تلاش کرده است تا آموزش صلح را در برنامه درسی مدارس بگنجاند ، اما این در همه دروس منعکس نشده است. کتاب درسی زبان دری تحت AIRG تا حدودی شامل اطلاعات مربوط به آموزش صلح است ، اما کتاب جبر همان برنامه درسی مدرسه دارای محتوای محدودتری در رابطه با آموزش صلح است.

محتوای کتاب درسی زبان دری برای برنامه درسی مدارس تحت حزب دموکراتیک خلق افغانستان (PDPA) دولت هفت عنصر از هشت عنصر آموزش صلح را که برای این تحقیق تعریف شده است ، لمس می کند. با این حال ، یازده منبع در کل کتاب اظهاراتی به نفع دولت (PDPA) است. حزب سیاسی دموکراتیک خلق که تحت حمایت اتحاد جماهیر شوروی بود ، در سال 1978 با یک کودتای نظامی قدرت را به دست گرفت و نورمحمد تاراکی ، رهبر حزب دموکراتیک خلق افغانستان (PDPA) رئیس جمهور افغانستان شد (بایزا 2015 ؛ تانین 2005). این تغییر رژیم توسط دولت (PDPA) "انقلاب Saur" نامیده شد و بسیاری از اظهارات مربوط به این انقلاب در کتاب درسی زبان دری وجود دارد. به نظر می رسد این عبارات ارتباط خاصی با محتوا ندارند ، اما به نظر می رسد که در کتابهای درسی تحمیل شده یا درج شده اند. به عنوان مثال ، در صفحات 17 و 52 جملات زیر مربوط به انقلاب Saur است:

  • همه جوانان انقلابی در کنار هم هستند.
  • امسال ما سالگرد انقلاب را جشن می گیریم.
  • انقلاب پاینده باد!

کتاب جبری کلاس 4 برنامه درسی مدارس تحت دولت دولت اسلامی افغانستان (رژیم مجاهدین) شامل هیچ مرجعی در رابطه با هیچ یک از عناصر آموزش صلح نیست: شناخت خشونت ، عدم خشونت ، تغییر درگیری و صلح مثبت. با این وجود ، چهارده سوال در محتوای این کتاب درسی وجود دارد که خشونت را ترویج می کند. متنی وجود دارد که مطلوباً از رژیم مجاهدین صحبت می کند و از جنگ با نیروهای روسی و نیروهای دولتی کمونیست پشتیبانی می کند. این س questionsالات حاوی مطالبی در رابطه با حملات مجاهدین به نیروهای روسی ، محاسبه گلوله ها و کشته شدن سربازان روسی است. به عنوان مثال ، صفحه 26 این کتاب درسی شامل این س questionsالات است:

  • در یک اردوگاه مجاهدین ، ​​از 446 نفر 44 مجاهد هر شب به عنوان محافظ امنیتی برای تماشای اردوگاه کار می کنند و 320 مجاهد نیز برای حمله به نیروهای روسی در نیمه شب مستقر شده اند. لطفاً محاسبه کنید که هر مجاهد در شب کشیک هستند؟ (26)
  • در یک اردوگاه مجاهدین در طول شب 1926 مجاهدین به اقامه نماز پرداختند ، 540 مجاهد به نیروهای دولت ملحد حمله کردند و 423 مجاهد به عنوان نگهبانان امنیت اردوگاه کار کردند. لطفاً محاسبه کنید که چند مجاهد شب بیدار هستند؟ (26)

این محتوای س questionsالات عبارتی مربوط به عناصر آموزش صلح نیست ، بلکه از آموزش جنگ پشتیبانی می کند. به گفته لین دیویس ، آموزش در مورد مبارزه ، جنگ و خشونت از نظر ذهنی کودکان را برای جنگ آماده می کند (دیویس 2005).

اهداف آموزش صلح و صلح پایدار

کتابهای درسی فعلی مدارس دولت جمهوری اسلامی افغانستان تا حدودی اهداف آموزش صلح را برآورده می کند و تحقق اهداف آموزش صلح به صلح پایدار کمک می کند. ادغام اطلاعات آموزش صلح در برنامه درسی مدارس ، و به ویژه کتاب های درسی ، از صلح پایدار در بلند مدت در کشور پشتیبانی می کند. هدف اصلی آموزش صلح این است که دانش آموزان رویکردهایی را برای برآوردن نیازهای خود به روشی غیر خشونت آمیز فرا بگیرند و برای تجزیه و تحلیل موقعیت ها و حل سازنده مشکلات از طریق همکاری و گفتگو دانش کسب کنند. دانش آموزان رویکردهایی را برای حمایت از ایجاد فرهنگ صلح ، احساس مراقبت از خود و دیگران و احترام به انصاف و عدالت در کشور می آموزند (هریس و موریسون 2013). صلح پایدار به این معنی است که همکاری ، همکاری و گفتگو مشکلات را حل می کند و عدالت اجتماعی و رفاه را در یک جامعه ارتقا می بخشد (باند 2013 ؛ یونیسف 2011). صلح پایدار به عنوان صلح پایدار به معنای بازسازی ساختارها ، موقعیت ها و روابطی است که از صلح حمایت می کند و از ظلم و خشونت جلوگیری می کند (UNECO 2016؛ Bond 2013). اهداف آموزش صلح همکاری و حل تعارضات سازنده بدون خشونت و انصاف و عدالت را مورد تأکید و آموزش قرار می دهند و در ایجاد محیط برای صلح پایدار نقش دارند (هریس و موریسون 2013). این اهداف اصلی آموزش صلح در محتوای کتاب زبان دری تحت حکومت جمهوری اسلامی افغانستان در نظر گرفته شده است که به طور قابل توجهی به صلح پایدار کمک می کند.

اطلاعات مربوط به سه هدف اصلی آموزش صلح در مناطق مشخص شناخت خشونت ، حل منازعات بدون خشونت و ایجاد محیط برای صلح مثبت در 4 مورد ادغام شده استth کتاب زبان کلاس دری ، و این یک تلاش مهم برای کمک به صلح پایدار است.

علاوه بر این ، روند مقایسه تطبیقی ​​کتاب زبان دری دولت جمهوری اسلامی افغانستان نشان می دهد که محتوای این کتاب درسی عاری از پیام های مطلوب سیاسی است. محتوای این کتاب از سیاست پشتیبانی نمی کند ، و همچنین درباره محتوای آموزش صلح در متن نیازها و خواسته های جامعه بحث می کند. کتاب درسی زبان 4th کلاس برنامه درسی فعلی مدارس شامل درسی است که به عناصر مسالمت آمیز زیست محیطی ، رفاه و عدالت اجتماعی صلح مثبت مربوط است ، که در آن مطالب به نیازها و نگرانی های جمعیت افغانستان متمرکز شده است. حفظ منابع طبیعی یک مسئله چالش برانگیز در افغانستان است (عمادی 2011 ؛ گرونینگر 2012). اعتیاد به مواد مخدر اخیراً در افغانستان به یک معضل بزرگ تبدیل شده است. افغانستان به یک تولید کننده و مصرف کننده عمده مواد مخدر در جهان تبدیل شده است (Byrd and Ward 2004؛ How et al. 2014). افغانستان مدت طولانی است که جنگ و درگیری را تجربه می کند و اکنون اطلاعات در مورد عدالت ، برابری و انصاف برای دانشجویان ضروری است. این موضوعات در کتاب درسی زبان دری تحت AIRG پرداخته شده است. این دولت آموزش و پرورش را به سمت صلح تشویق می کند. در نظر گرفتن اطلاعات مربوط به آموزش صلح که نیازهای مردم را برطرف می کند مفید و سازنده است. این دانش و آگاهی دانش آموزان را نسبت به صلح در طولانی مدت تقویت می کند ، و به دنبال کمک به صلح پایدار است. این درسی است برای برنامه آینده آموزش صلح در سطح جهانی. 

نتیجه

وزارت معارف افغانستان اطلاعات مربوط به آموزش صلح را در كتابهای درسی فعلی مدارس كه در سالهای 2004 تا 2014 تهیه شده است ، در نظر گرفت. تحول درگیری. تجزیه و تحلیل کتاب درسی به زبان دری نشان می دهد که وزارت معارف افغانستان اطلاعاتی را در مورد آموزش صلح با تمرکز بر نیازهای جامعه در نظر گرفته است ، اما این در تمام کتب درسی به خوبی عملی نشده است. توجه بیشتر لازم است تا اطلاعات مربوط به صلح در تمام کتابهای درسی مدارس ، به ویژه در زمینه علوم اجتماعی ، ادغام شود.

در مقابل ، کتابهای درسی قبلی مدارس که از سال 1980 تا 2002 در مدارس مورد استفاده قرار می گرفتند ، حاوی اطلاعات کمتری در رابطه با آموزش صلح بودند. کتابهای درسی قبلی همچنین حاوی اطلاعاتی بود که به وضوح از نفوذ حزب سیاسی حمایت می کرد و از تحصیلات نامطلوب یا حتی آموزش برای جنگ حمایت می کرد.

کتابهای درسی تحت حزب دموکراتیک خلق افغانستان ، رژیم کمونیستی از 1978 تا 1992 ، اطلاعاتی را به نفع این دولت ارائه می کردند.

کتابهای درسی مدارس دولت اسلامی افغانستان ، رژیم مجاهدین از سال 1992 تا 1996 ، حاوی اطلاعاتی بود که هم از رژیم مجاهدین پشتیبانی می کرد و هم از نیروهای روسی و نیروهای دولتی تحت حمایت کمونیست پشتیبانی می کرد.

منابع

یادداشت

[1] گروههای جهادی اسلامی یا احزاب مجاهدین گروههای مردم افغانستان بودند که در طی سالهای 1979 تا 1992 گرد هم آمدند و با حزب دموکراتیک خلق افغانستان به منظور محافظت از اسلام در افغانستان جنگیدند.

[2] مجاهد منفرد است و «مجاهد» نوع جمعي اسم است.

[3] درسی از این کتاب درسی شامل دو صفحه متن شامل سوالات بحث است.

به کمپین بپیوندید و به ما کمک کنید #SpreadPeaceEd!
لطفا برای من ایمیل بفرستید:

پیوستن به بحث ...

رفته به بالا